معرفی

این کتاب که بطور رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است، مجموعه مقالاتی است که در سایت HowToStopMasturbation.com منتشر شده است. هدف این مقالات، ارائه‌ی دیدگاه‌ها و فهم این است که چگونه خودکنترلی را افزایش داده و خود ارضائی را کنار بگذاریم. این توصیه‌ها فارغ از دلیل اینکه چرا می‌خواهید آن را ترک کنید، اگر اعمال شوند به شما کمک خواهد کرد.

چگونه؟ خیلی از افراد می‌خواهند بدانند که چگونه می‌توان خود ارضائی را کنار گذاشت. شاید شما که در حال مطالعه‌ی این کتاب هستید می‌خواهید بدانید که چگونه می‌توانید خود ارضائی را کنار گذاشته و از این اعتیاد نجات پیدا کنید. فکرهای خوب زیای برای کنار گذاشتن آن وجود دارد و این راه‌حل‌ها، دلایل را نیز در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر انگیزه‌ی شما به‌اندازه‌ی کافی قدرتمند باشد، آنگاه چگونگی انجام آن نیز برای پذیرش و پیروی بسیار راحت‌تر خواهد بود؛ اما اگر شما دلایل خودتان از میل دستیابی به یک زندگی توأم با خودکنترلی را بدانید، اما ندانید چگونه به آن برسید محکوم‌به زندگی‌ای سرشار از محرومیت و ناکامی خواهید بود، چون می‌بینید که قادر نیستید مطابق با استاندارهای خود عمل کرده و از تحقق عزت‌نفس خود لذت ببرید.

اولین گام برای کسب عزت‌نفس این است که بتوانید خود را کنترل کنید. پس اولویت شماره یک در حال حاضر این است که «چگونگی» آن را فهمیده و تمرین کنید. برای کنار گذاشتن خود ارضائی یا هر عادت بد دیگر، لازم است که خودکنترلی را تمرین کنید. خودکنترلی هم مثل دویدن، دوچرخه‌سواری یا وزنه‌برداری، نیازمند به انرژی بوده و به قدرتی احتیاج دارد که به آن قدرت اراده می‌گویند. در نمودار زیر می‌بینید که اگر قدرت اراده‌ی شما بیش از «انگیزه» تان برای خود ارضائی باشد، آنگاه می‌توانید روی خودکنترلی ممارست کرده و خود ارضائی را کنار بگذارید.

متأسفانه به نظر می‌آید که خیلی از ما، آن سطح از قدرت اراده را نداریم. همان‌طور که تاکنون متوجه شده‌اید، اگر تمایل برای خود ارضائی از قدرت اراده بیشتر باشد، کنترل خودتان را از دست خواهید داد. همان‌طور که در نمودار می‌بینید همه‌چیز بستگی به قدرت اراده‌ی شما دارد. اگر قدرتتان خیلی پایین باشد، کنترل خود را از دست خواهید داد و آنگاه «ضعف اراده» را در مقابل این اعتیاد یا هر عادت ناخواسته‌ی دیگر احساس خواهید کرد.

اما ناامید نشوید. اخبار خوب هم وجود دارند. در چند سال قبل، پیشرفته‌ای علمی قابل‌توجهی درزمینه‌ی خودکنترلی به دست است. مطالعاتی روی افراد واقعی با موضوعاتی واقعی درزمینه‌ی خودکنترلی انجام‌شده و برخی از اصول افزایش قدرت اراده به‌دست‌آمده است. بله درست متوجه شدید. افزایش قدرت اراده! نتایج این پژوهش و اطلاعات، پیامدهای فوق‌العاده‌ای برای کسانی که می‌خواهند خود ارضائی را کنار بگذارند داشته است. با پیروی از این اصول، شما نیز خواهید توانست که قدرت اراده‌تان را بالا ببرید.

چیزی درون من وجود دارد که ذخایر درونی وجود من را بیرون آورده و آن‌ها را مصرف و آشفته می‌کند. من از این می‌ترسم که هیچ‌گاه پایانی برای این کمبود خودکنترلی وجود نداشته باشد. لینکین پارک

در زیر به اصولی اشاره می کنیم که در خودکنترلی به شما کمک خواهد کرد. شما به نتایج واقعی نیاز دارید. بدون حقّه. بدون وسیله‌ی خاصی. بدون مشاوره‌ی پرهزینه. بدون ابهام و بدون نظریه‌های انتزاعی و نامشخص. این اصول، بسیار فوق‌العاده هستند چون تجربی بوده و شما می‌توانید آن‌ها را از همین‌الان در زندگی‌تان بکار ببرید. اگر آن‌ها را انجام دهید، آن‌ها مستقیماً شمارا به نتایج دلخواهتان می‌رسانند. هر اصل را خوانده و از همین‌الان آن را بکار ببرید.

خواب

دکترکِلی مَکگونیگال نویسنده‌ی کتاب استعداد قدرت اراده در بخش گفتگوهای خود در گوگل و رادیو سی بی سی درباره‌ی قدرت اراده اظهار می‌دارد که مؤثرترین عادت برای افزایش قدرت اراده خواب کافی است. ویلیام دِمیت، دکترای پزشکی و کسی که دوره‌های خواب را شناخته است و بیش از چهل سال است که درباره‌ی خواب مطالعه می‌کند و به‌عنوان نویسنده‌ی برتر جهان درزمینه‌ی علم خواب شناخته‌شده است در کتابش با عنوان نویدهایی درباره‌ی خواب توضیح می‌دهد که برخی فرآیندهای شیمیایی حیرت‌انگیزی در بدن شما هستند که فقط زمانی که خورشید غروب کرده است انجام می‌شوند چون این، زمانی است که بدن شما به‌عنوان زمان خواب می‌شناسد.

بخوابید و زود هم بخوابید. تمام ورزشکاران حرفه‌ای که نیازمندترمیم و ریکاوریِ کامل هستند تا حد امکان می‌خوابند. بعد از سال‌ها مطالعه درباره‌ی خواب، به نظرتان دکتر دمیت چه زمانی را برای خواب پیشنهاد می‌کند؟ در بدترین حالت 9 شب. بیدار ماندن تا ساعات انتهایی شب «احمقانه» است و «اگر شما واقعاً به‌سلامتی، تغذیه و تناسب‌اندامتان اهمیت می‌دهید، باید درباره‌ی خوابیدنتان جدی باشید.» شب‌ها زود بخوابید اگر خواهان قدرت اراده هستید.

تا حدّ ممکن کربوهیدرات بخورید.

به‌اندازه‌ی کافی در روز مواد قندی مصرف کنید. تریلیون تریلیون سلول در بدن شما وجود دارد که همگی‌شان به قند نیاز دارند. دستاوردهای پژوهشی که دکتر روی. اف. بومستر نشان می‌دهد که قدرت اراده‌ی شما با گلوکز تغذیه می‌شود. برای داشتن بیشترین قدرت اراده و توانایی مقاومت در برابر امیال مختلف، شما باید مقدار زیادی کربوهیدرات تازه بخورید. بهترین منابع غنی کربوهیدرات برای تأمین سوخت بدن شما، میوه‌ها و سبزی‌ها تازه و رسیده و دانه‌های کامل هستند. چقدر نیاز به قدرت اراده دارید؟ اگر می‌خواهید خود ارضائی را کنار بگذارید پس باید بیشترین غذای مغذی و سلامی را که طبیعت در اختیار شما قرار می‌دهد را بخورید. این خیلی هم بد نیست؛ هان؟ همچنین، به یاد داشته باشید که مطالعات نشان می‌دهند که کمبود خواب، قدرت اراده و متابولیسم گلوکز را تضعیف می‌کند. پس زود بخوابید و مقدار زیادی میوه، سبزی‌ها و دانه‌های کامل بخورید. اگر قرار نبود آن‌ها را بخورید آن‌ها هم از زمین نمی‌روئیدند.

گیاه‌خواری کنید

ماشین قدرت اراده‌ی شما با کورتکس جلوئی مغز شما کار می‌کند و تحقیقات نشان می‌دهد که رژیم غذائی گیاهی، توانائی شما در خودکنترلی را افزایش می‌دهد؛ و این جای تعجب ندارد، چون میوه‌ها، سبزی‌ها و دانه‌ها، باکیفیت‌ترین مواد مغذی را برای بهترین کارکرد مغزی در اختیار شما قرار می‌دهند. اگر هله هوله بخورید که طبیعی نیستند، مغز خودتان را از بین برده و کنترلی روی آن نخواهید داشت. من با خوردن گوشت خوک، سیب زمینی سرخ‌کرده و نوشابه‌های گازدار بزرگ شدم. اکنون مقدار زیادی میوه، سبزی‌ها و انواع دانه‌ها و فقط آب و آبمیوه را به‌عنوان نوشیدنی می‌خورم. چرا؟ چون نتایج فوق‌العاده هستند. دوست من به یاد داشته باش که تو همان چیزی هستی که می‌خوری! به معنای واقعی، تو همان کسی هستی که دیروز و روز قبل از آن بودی؛ اما اگر می‌خواهی فردا، چابک و پرانرژی و پر از قدرت اراده باشی باید با موز، برنج، لوبیا و سایر غذاهای خوب آشتی‌کنی. مطمئناً می‌توانی این کار را انجام دهی!

اگر غذاهای به‌دردنخور، روغنی، چرب و فرآوری شده بخوری، بدن شما هم فرسوده و چرب خواهد شد. خریدن لاشه‌ی مرده‌ی پوسیده‌ی یک حیوان و برش دادن و مزه دار کردن آن با ابزارهای آشپزخانه و حقه‌های آشپزی آن را تبدیل به غذا نمی‌کند. خوردن گوشت برای کسانی است که در جهل و بی‌خبری زندگی می‌کنند. حتی بیل کلینتون و مایک تایسون هم گیاه‌خوار هستند! و بسیاری افراد دیگر زمانی بهترین نتایج خود را داشته‌اند که رژیم غذایی گیاهی داشته‌اند. آیا نمی‌خواهی که بالاترین درجات خودکنترلی را داشته باشی؟ اگر می‌خواهید خود ارضائی را کنار بگذارید، پس از خوردن هر چیزی که دارای آلت تناسلی _ مردانه یا زنانه _ است پرهیز کنید.

ادرار شفاف

آب ‌دوست شماست. آب بخورید و هیدراته بمانید. اولین چیزی که باید به انجام آن، در هرروز صبح عادت کنید نوشیدن حداقل یک لیتر آب است. صبح‌ها وقتی چشمانتان را باز می‌کنید دنبال آب بگردید. هدف این است که ادرارتان در طول روز شفاف باشد. زمانی که ادرارتان رو به زردی یا نارنجی می‌رود یعنی بدنتان بی آب است. حتماً آب بنوشید. اگر صبر کنید تا تشنه شوید یعنی خیلی از زمان بی‌آبی گذشته است. به مدت شش هفته دائماً هیدراته بمانید و سپس برگردید و این متن را دوباره بخوانید و خواهید دید که حس خیلی خوبی خواهید داشت. چه‌بهتر که همین‌الان بروید و قبل از خواندن این مقاله، یک لیوان آب بنوشید و برگردید. دوست من، مطالب خوبی برای خواندن در اینجا وجود دارد و من نمی‌خواهم که شما هیچ‌یک از این توصیه‌ها را از دست بدهید. اگر وقتی می‌خواهید درباره‌ی آن‌ها فکر کنید هیدراته باشید، کار آسان‌تر خواهد بود.

ورزش

آیا دقت کرده‌اید که مهم‌ترین روش‌ها برای پرورش قدرت اراده فیزیکی و جسمانی هستند؟ خواب، آب، شکر و مقدار زیادی غذای سلام. البته ورزش هم یکی دیگر از روش‌های پرورش قدرت اراده است. همه می‌دانند که ورزش خوب است اما افراد کمی ورزش می‌کنند چون ورزش کردن، کار دشواری است، یک وظیفه‌ی دیگر در زندگی روزمره. معمولاً افراد نمی‌خواهند از خانه درآیند و ورزش کنند. چرا؟ چون چربی‌دارند و انواع هله‌هوله راه آن‌ها برای فعالیت را مسدود کرده است. به همین دلیل است که ورزش را در رتبه‌ی پنجم قراردادیم و خواب و مواد قندی در رتبه‌ی اول و دوم. اگر شما مقدار زیادی غذای کاملاً گیاهی و سلام بخورید و به میزان کافی آب دریافت کنید و بخوابید انرژی بسیار زیادی خواهید داشت به‌طوری‌که خواهید خواست که بیرون رفته و فعالیت کنید. خواهید خواست که بدنتان را تکان دهید. پس به این صورت، ورزش یک رفتار طبیعی خواهد بود نه یک کار اجباری. مجبور نخواهید بود که قدرت اراده‌ی ارزشمند خودتان را برای اجبار کردن خودتان دررفتن به باشگاه ورزشی از بین ببرید. با تمام آن انرژی، بیشتر ورزش خواهید کرد و تمام مواد شیمیایی مفید مغزی را به دست خواهید آورد، به‌طوری‌که در تمام طول روز احساس خوبی خواهید داشت؛ و این دلیل دیگری برای این است که بهترین ساعات ورزش، صبح زود است. الگویی که من دارم این است: پرداختن به خدا… پرداختن به خودم. من هرروز ساعت چهار صبح بلند می‌شوم و کتاب مقدس را می‌خوانم و به نیایش می‌پردازم. سپس با وزنه‌برداری، دویدن، شنا، دوچرخه‌سواری و غیره به خودم می‌رسم. اگر می‌خواهید خود ارضائی را کنار بگذارید به این معنی است که می‌خواهید بدن خودتان را کنترل کنید. اگر می‌خواهید بدنتان را کنترل کنید پس باید ورزش کنید.

یا آموزش ببینید یا خود ارضائی کنید

اگر می‌دانستید که باید چه‌کار کنید الان در حال خواندن این متن نبودید. اولین مرحله برای یادگیری این است که بدانیم نمی‌دانیم. گام دوم، پرورش اشتیاق برای درک و فهم و دانش به هر قیمتی است. گام سوم این است که بدانیم درد نادانی بسیار بدتراز درد خجالت است. حالا به عقب برگردید و گام سوم را یک‌بار دیگر آهسته بخوانید. این سؤال را از خودتان بپرسید… پس هرچه می‌توانید بخوانید، اما فقط چیزهایی را که به شما کمک می‌کند را بخوانید. سال‌ها بود که می‌خواستم بدانم چگونه می‌توانم خود ارضائی و اعتیاد به پورن را کنار بگذارم اما نمی‌توانستم پاسخی برای آن بیابم. کتاب‌ها و کتابچه‌های آموزشی را می‌خواندم، سایت‌ها و فیلم‌های ویدئویی را می‌دیدم و به سخنرانی‌ها گوش می‌دادم.

من سؤالاتم را می‌پرسیدم حتی اگر آن‌ها خجالت‌آور بودند. نهایتاً چیزی که بیشترین کمک را به من کرد، رویکرد STD بود. جستجو کردم. تلاش کردم. رها کردم. هر اطلاعاتی را که در دسترس بود دنبال می‌کردم. هر راهی را در زندگی‌ام بکار برده و امتحان می‌کردم. اگر کمک می‌کرد نگه می‌داشتم و اگر بهبودی ایجاد نمی‌کرد، آن را کنار می‌گذاشتم. احتمالاً من اولین مردی هستم که درزمینه‌ی خود ارضائی STD گرفتم. نمی‌خواهم که شما هم مثل من سال‌ها دنبال آن بگردید برای همین در اینجا فهرست مطالعاتی اجباری را می‌نویسم:

• گونیگال نوشته‌ی دکتر کِلی مک
• استعداد قدرت اراده، نوشته‌ی دکتر کولین کمپبل
• مطالعه‌ی چین دوگال، نوشته‌ی دکترای پزشکی جان مک
• روش رژیم نشاسته، نوشته‌ی اِلِن وایت
• وزارتخانه‌ی شفا، نوشته‌ی دکتر داگالس گراهام
• قدرت اراده، نوشته‌ی روی بومیستر و جان تیرنی
• انجیل متی
• انجیل جان
• سلامتی با تغذیه، نوشته‌ی دکتر ویلیام هارولد
• دنده معکوس در دیابت، دکترای پزشکی نیل برنارد
• پیشگیری و دنده‌ی معکوس در بیماری‌های قلبی اسلاستین نوشته‌ی دکتر کلدول و دکترای پزشکی

(شما باید نام این دو کتاب آخر را پیشگیری و دنده‌ی معکوس در خود ارضائی یا پیشگیری و دنده‌ی معکوس در قدرت اراده‌ی پایین بگذارید چون دقیقاً همین اصول سلامتی در آنجا هم صدق می‌کند.)

بزرگ‌ترین اندام جنسی خود، یعنی مغزتان را تقویت کنید

بزرگ‌ترین اندام جنسی شما مغزتان است. این مثل نکته قبلی درباره‌ی تحصیل است اما نکته‌ی دیگری نیز وجود دارد که در استفاده از مغزتان برای فرار از اعتیاد به خود ارضائی کلیدی است: دیدگاه شما. این یعنی «توانایی برای درک چیزها در ارتباطات واقعی یا درک اهمیت نسبی آن‌ها.» آیا تابه‌حال شنیده‌اید که کسی اعتیاد به آنفولانزا، سرطان، یا اسهال داشته باشد؟ آیا تابه‌حال از قدرت اراده‌تان برای مقابله با سردرد استفاده کرده‌اید؟ البته که نه. این احمقانه است.

تا اینجا درباره‌ی این گفتیم و شنیدیم که با بررسی و تحقیق علمی معلوم شده است که مؤثرترین روش برای تقویت قدرت اراده، روش‌های فیزیکی از قبیل دریافت خواب کافی، آب و دریافت مواد قندی از انواع غذاهای گیاهی است. چرا؟ چون خود ارضائی یک بیماری فیزیکی است. به واژه‌ی بیماری (disease) نگاه کنید؛ که می‌توان آن را به این صورت نوشت: dis(منفی کننده (+ ease) راحتی؛ یعنی بدنتان در یک «وضعیت راحت» قرار ندارد. بدنتان با آشغال‌هایی که درون آن می‌ریزید راحت نیست. آیا چیزهایی که آن‌ها را غذاهای آشغالی می‌نامند را می‌خورید؟ یا غذای توالت؟ چطور هله‌هوله می‌خورید؟ دراین‌باره فکر کنید: تصور کنید که شما روده‌ی خودتان هستید و کسی شمارا با همبرگر، جسم فاسد گاوی) پنیر (عادت ماهانه‌ی مرغ) تخم‌مرغ (مواد دفعی پستان‌های چرک آلود لجنی) شیر (مواد شیمیایی پاک‌کننده) افزودنی‌ها (و چربی صنعتی) روغن) پر کند. آیا با این وضعیت حس خوبی خواهید داشت؟ آیا اگر کسی یک وعده‌ی غذایی سنگین از گوشت سگ مزه دار شده بخورد و سپس همه‌ی آن را روی شما استفراغ کند، حس خوبی خواهید داشت؟ همه‌ی این‌ها ناخوشایند است و شما خواهید خواست که سریعاً تمیز شوید؛ اما اگر کسی مقداری آب‌پرتقال تازه روی دست شما بریزد یا ظرف سالاد یا برنج خودش را روی پای شما بریزد چه حسی خواهید داشت؟ مثل حالت قبل نیست؛ درسته؟ پس این به بدن شما مربوط می‌شود. بیماری، ناخوشی و اعتیاد دارای یک اساس و پایه‌ی فیزیکی هستند که توسط عادات ما در سبک زندگی‌مان به وجود می‌آیند. مثل یک باکتری می‌ماند که فقط در شرایط خاصی رشد می‌کند.

عده‌ای از مردم به دلایل مختلف به گیاه‌خواری روی می‌آورند، از عقاید مذهبی گرفته تا دلایل اقتصادی و یا توجه به‌سلامت و احترام به حقوق حیوانات. این دلایل موجب می‌شود که گروه‌های مختلفی از گیاه‌خواران شکل بگیرد و انواع مختلفی از محدودیت‌ها در دسته‌های مختلف گیاه‌خواری ایجاد شود. گیاه‌خواران خود به دسته‌های مختلف گیاه‌خواری تقسیم می‌شوند که هرکدام از این دسته‌ها مرزهای مشخصی برای مصرف محصولات جانوری برای خوددارند، دسته‌های مختلف گیاه‌خواران شامل موارد زیر می‌شوند:

وگن‌ها (Vegan) : این دسته از افراد گیاه‌خوار از هیچ‌گونه محصولات جانوری استفاده نمی‌کنند، پس وگن ها نه از انواع گوشت‌ها، نه از لبنیات و تخم‌مرغ و به‌طورکلی هیچ‌گونه محصول حیوانی استفاده نمی‌کنند، انواع مقیدتر آن‌ها حتی از چرم، ابریشم و لباس‌های پشمی هم استفاده نمی‌کنند.

الکتو وجترین (vegetarian Lacto) : این دسته از گیاه‌خواران از مصرف انواع گوشت‌ها و تخم‌مرغ خودداری می‌کنند اما از محصولات لبنی مثل شیر، ماست، پنیر و … استفاده می‌کنند.

اووا وجترین(Vegetarian Ova) : این گروه از گیاه‌خواران همانند سایر گروه‌های گیاه‌خواری از گوشت‌ها استفاده نمی‌کنند، بعلاوه این گروه لبنیات نیز مصرف نمی‌کنند اما با مصرف تخم‌مرغ و سایر پرندگان در رژیم غذایی خود مشکلی ندارند و مصرف می‌کنند.

الکتو – اوو وجترین(ova-Lacto vegetarian): این دسته از گیاه‌خواران گوشت مصرف نمی‌کنند اما لبنیات و تخم‌مرغ مصرف می‌کنند، این دسته از گیاه‌خواران رایج‌ترین گروه از گیاه‌خواران هستند که صرفاً نسبت به مصرف گوشت محدودیت دارند.

پولوتاریان ها و پسکاتاریان: این افراد را می‌توان نیمه گیاه‌خوار و یا شبه گیاه‌خوار توصیف کرد، به‌گونه‌ای که پولوتاریان‌ها از گوشت مرغ و ماکیان استفاده می‌کنند و نسبت به مصرف گوشت قرمز و گوشت ماهی سر باز می‌زنند و پسکاتاریان ها در مصرف گوشت ماهی و غذاهای دریایی محدودیتی ندارند و صرفاً گوشت پرندگان و گوشت قرمز را مصرف نمی‌کنند.

خود ارضائی و قدرت اراده‌ی پایین وقتی به وجود می‌آیند که ما شرایط به وجود آمدنشان را برایشان فراهم کرده باشیم. وقتی ما از قوانین سلامتی که ذهن و بدنمان را احاطه کرده است عدول کرده و آن‌ها را نادیده بگیریم، گویی شرایط را برای رشد باکتری فراهم کرده‌ایم. اکنون با وضوح بیشتری متوجه اهمیت پاکیزه و سلام نگه‌داشتن بدنتان با خوردن سبزی‌ها، ادرار شفاف و خواب کافی می‌شوید. پس به‌طور خلاصه، به یاد داشته باشید که خود ارضائی، پورنو گرافی و سایر عادات، فیزیکی بوده و دلایل فیزیکی دارند پس به راه‌حل‌های فیزیکی هم نیاز دارند. برای خودکنترلیِ پایدار، پیگیریِ عوامل احساسی، ذهنی و روحی اهمیت دارد اما اگر بعد فیزیکی را نادیده بگیرید مطمئناً شکست خواهید خورد.

روزه

چرا مردم به تعطیلات می‌روند؟ به همان دلیلی که مردم به تعطیلات می‌روند، به همان دلیل هم شما باید به بدن خودتان با روزه گرفتن استراحت بدهید. چند وقت است که دائماً در حال خوردن هستید؟ از زمانی که کودک بوده‌اید، هاضمه خود را بدون توقف، هرروز و دهه‌ها به‌کارانداخته‌اید. استراحتی به آن بدهید. روزه گرفتن، به بدنتان، دقیقاً مثل سایر عضلات، زمانی برای استراحت و بهبودی می‌دهد. روزه گرفتن اغلب برای تمام انواع اعتیادها توصیه می‌شود، چون اگر زمان آن به‌اندازه‌ی کافی زیاد باشد، باعث تضعیف قدرت آن‌ها می‌شود. نکته‌ای که در رابطه با روزه گرفتن وجود دارد این است که شما نمی‌توانید دائماً و برای همیشه روزه باشید. بلکه باید به زمین برگشته و چیزی بخورید.

روزه چگونه می‌تواند به بهتر خوردن شما کمک کند؟ مهم‌ترین فایده‌ی روزه این است که لذت سلام خوردن از انواع غذاهای طبیعی را بیشتر می‌کند. زمانی که من استفاده از مواد، الکل و هله‌هوله را کنار گذاشتم، از پا پایا متنفر بودم و فکر می‌کردم که نفرت‌انگیزترین میوه در دنیا است. از زمانی که روزه گرفتن جزو عادات زندگی من شد، واقعاً از خوردن میوه‌های تازه لذت می‌برم؛ و اکنون عاشق پا پایا هستم! می‌توانم بنشینم و برای یک وعده‌ی غذایی آن‌قدر میوه بخورم تا کاملاً سیر و راضی شوم، به‌ویژه بعد از یک ورزش و تمرین مفصل. اکنون معمولاً به‌عنوان یک عادت، یک یا چند روز در ماه را روزه می‌گیرم. چیزی که خیلی به چشم نمی‌آید. هیچ پلیسی برای روزه گرفتن وجود ندارد که مرا نظارت کند پس من کاری را انجام می‌دهم که خودم می‌خواهم. بعضی روزها فقط آب، بعضی روزها فقط آبمیوه و بعضی روزها فقط میوه می‌خورم. تکرار می‌کنم، روزه گرفتن به شما کمک می‌کند که از خوردن به‌وفور غذاهای طبیعی مثل میوه‌ها، سبزی‌ها و دانه‌های کامل لذت ببرید. روزه فقط وسیله‌ای کمکی برای رسیدن به نتایج دلخواهتان است.

دعا و نیایش

زمانی که نوجوان بودم، از مواد و الکل استفاده می‌کردم و با پلیس مشکل داشتم. من از هر مدرسه‌ای که می‌رفتم، اخراج می‌شدم. پدر و مادرم را تهدید به مرگ می‌کردم. تمام لحظات احساسی جز عصبانیت، تنفر و میل به خودکشی نداشتم. یک روز یکی از همسایه‌ها آمد و به من یک انجیل داد و چون به مدرسه نمی‌رفتم، نشستم و شروع به خواندن آن کردم. وقتی دیدم که خدا به نیایش‌ها پاسخ می‌دهد فکر کردم که می‌توانم دعا کردن را امتحان کنم. پس زانو زدم و فقط دعا کردم که «خدایا لطفاً به من کمک کن.» از آن لحظه بود که حس آرامش و شادی در من به وجود آمد؛ و زمانی که خواندن را ادامه دادم و دیدم که عیسی تنها کسی است که از مرگ برگشته است، امیدوار شدم. مردان جوانی مثل خودم که او را بعد از مرگ زنده دیدند، تهدید شدند که اگر این جریان را به کسی بگویند کشته خواهند شد. خب آن‌ها متوجه شدند که این خبر مهمی است و هرروز درباره‌ی آن صحبت می‌کردند و به خاطر این کارکشته می‌شدند. وقتی این داستان را خواندم، متوجه شدم که برای تبدیل‌شدن به یک آدم بهتر، دلیل خوبی دارم و آن کمک به دیگران است. چه‌کار دیگری می‌توانیم در این زندگی انجام دهیم؟ بنشینیم و خود ارضائی کنیم؟ من می‌دانم که خدا واقعی است چون به دعاهای افراد صادقی که به دنبال حقیقت هستند پاسخ می‌دهد. من می‌دانم که خدا به‌وسیله‌ی برخاستن عیسی از میان مردگان، هدفی عینی برای زندگی فراهم کرده است. دوست من، اگر تابه‌حال دعا نکرده‌ای به تو می‌گویم که این کار ساده است. فقط یک کتاب مقدس پیدا کن و شروع به خواندن انجیل‌ها کن و از خدا بخواه که به تو کمک کند تا آن را بفهمی. کمک بخواه تا کار درست را انجام بدهی. با او مثل یک دوست حرف بزن. او به تو کمک خواهد کرد. (برای اطلاعات بیشتر به فصل «موهبتِ دعا» رجوع کنید.)

با خود ارضائی نجنگید

نبرد هر مردی یک باخت است.

چرا؟ چون شما نمی‌توانید قوانین فیزیولوژی و قوانین بدنتان را از بین ببرید. این مثل این است که آب بنوشید و با میل به ادرار کردن مبارزه کنید. این نمی‌تواند ایده‌ی هوشمندانه‌ای باشد. وقتی آن کتاب‌ها را بگیرید و درباره‌ی قدرت اراده تحقیق کنید، مطالعاتی را خواهید دید که نشان می‌دهند تلاش برای مقاومت کردن، فقط باعث از بین رفتنِ مواد قندی و قدرت اراده‌ی شما شده و قدرت اراده‌ی تان را تضعیف خواهد کرد. موجودیِ قدرت اراده محدود است و شما یک موجودی بی‌نهایت از آن را ندارید و اگر این‌طور نبود ما مشکلی درزمینه‌ی خودکنترلی نداشتیم! وقتی به دنبال ورزش کردن بروید بیشتر و بیشتر متوجه این عبارت می‌شوید: «هوشمندانه‌تر تمرین کن؛ نه سخت‌تر.» ورزشکارانِ حرفه‌ای در اینکه چگونه از انرژی خودشان استفاده کنند بسیار محتاط هستند، چون نیازمند بیشترین پیشرفت، بدون هیچ افراط‌وتفریطی هستند. آن‌ها زمان و انرژی خودشان را برای پرورش و پیشرفت عادات خوب و برای بهتر شدن بکار می‌برند. اگر با خود ارضائی مبارزه کنید، تمام‌وقت و انرژی خود را از بین برده و چیزی برای عرضه کردن به آن نخواهید داشت. انرژی خود را برای ایجاد عادات خوبی در زندگی بکار ببرید که قدرت ارده‌ی شمارا بالا می‌برد از قبیل زود خوابیدن، ورزش هوشمندانه، دریافت کالری موردنیاز از یک رژیم غذایی گیاهی، نوشیدن میزان کافی آب، خاطره‌نویسی، مفید بودن، تفکر مثبت و بهبود روابط رضایت‌بخش. وقتی با خود ارضائی می‌جنگید مجبورید توجه خودتان را روی آن متمرکز کنید، اما هر چیزی که توجه شمارا به دست آورد یعنی قدرت بیشتری از شما دارد.

بهترین راه مصرف انرژی‌تان، بکار انداختن آن درراه سلامتی‌تان است!

بهترین راه برای مصرف انرژی، بکار انداختن آن درراه سلامتی است؛ نه تلاش برای مقاومت در برابر مریض شدن. از کنار حریفی که ارزشش را ندارد، بگذر! یک مثال خوب: میوه و ریشه است. زندگی‌تان را صرف کَندَنِ میوه‌هایی که دوست ندارید نکنید (خود ارضائی یک میوه است) چون پایانی برای این کار نیست. باهوش باشید و ریشه‌ی آن میوه را پیداکرده و ریشه را از جا دربیاورید (عاداتی که میوه‌های بد به بار می‌آورند).

خودتان را ببخشید

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگر خودتان را ببخشید، دفعه‌ی بعدی قوی‌تر خواهید بود. اگر به روانشناسی متعارف روز دقت کنید می‌بینید که به مردم می‌گویند خود ارضائی خوب است و شما نباید احساس بدی از آن داشته باشید. اگر خود ارضائی چیز خوبی بود پس چرا ما باید چنین احساس بدی می‌داشتیم؟ من هرگز به خاطر خوردن سالاد یا موز احساس جرم نکرده‌ام. همچنین هنگام شنا یا اسنوبرد. درحالی‌که مشاوران روانشناسی به ما می‌گویند احساس بدی نداشته باشیم. بله آن‌ها این را می‌گویند فقط برای اینکه به شما آرامش بدهند؛ آن‌ها می‌گویند اگر وجدانتان شمارا آزار می‌دهد آن‌ها نادیده بگیرید. ما در چه دنیای واژگون شده‌ای زندگی می‌کنیم! ما انبوه قاتلان را بی‌وجدان توصیف می‌کنیم درحالی‌که خودمان سعی می‌کنیم وجدانمان را خاموش کرده و نادیده بگیریم! آیا می‌توانید تصور کنید که به یک مرکز مشاوره بروید و از آن‌ها این سؤال را بپرسید:

– مشاور: سلام. چه کمکی از من برمی‌آید؟

– شما: من در حال انجام کاری هستم که از آن احساس جرم می‌کنم و از شما می‌خواهم که به من یاد بدهید که چگونه می‌توانم وجدان خودم را با یک اتوی داغ بسوزانم تا بتوانم آن کار را انجام داده و دیگر احساس جرم نکنم. به من بگویید که چگونه می‌توانم وجدان خودم را خاموش‌کنم.»

در هر مرحله‌ای از بهبود خودکنترلیِ خود که باشید، بازهم از مزیت «بخشش» استفاده کنید. عادات معمولاً یک‌شبه تغییر نمی‌کنند. سال‌ها طول کشیده که به این‌ها عادت کرده‌اید، پس سال‌ها زمان نیاز دارید تا عادات بهتر را جایگزین آن‌ها کنید. تنبیه خودتان با گفتگوهای منفی با خودتان، فقط کار را دشوارتر می‌کند. این البته آن عمل را توجیه نمی‌کند، بلکه فقط شمارا از کشیدن بار گناه و جرم آزاد می‌کند. هر جنگی دارای علت و عللی است اما این علت‌ها فقط درصورتی‌که شما استقامت داشته باشید قابل‌پذیرش هستند. آیا شکست را تجربه کرده‌اید؟ دیگران هم تجربه کرده‌اند. پس بلند شوید و بازهم تلاش کنید.

دیگران را ببخشید

گلوکز خود را دور نریزید!!! این کار وقت و انرژی را برای عصبانی بودن از دیگران، کینه‌ورزی، نگرانی، سرزنش، وزندگی با این اصطکاک درونی تلف می‌کند. دیگران را ببخشید.

دیگران را ببخشید تا گلوکز خود را ذخیره کنید!

داشتن خودکنترلی باارزش‌تر از هر نوع دشمنی نسبت به هرکسی است. به این عبارت توجه کنید. «اراده‌ی بیمار». «اراده». وقتی دیگران را نبخشید، قدرت اراده‌تان را برای به دست آوردن چیزی که می‌خواهید تضعیف خواهید کرد. خودکنترلی سودمند دارد و پاداش بزرگی به شما خواهد داد، عصبانی یا ناراحت بودن، نزول انرژی دارد؛ به‌طوری‌که می‌تواند تمام انرژی شمارا از بین ببرد.

گروه‌های پشتیبان

اگر توانستید چنین گروه‌های را پیدا کنید به آن‌ها ملحق شوید. گروه‌هایی که در موضوعات اعتیاد کمک می‌کنند مفید هستند. درعین‌حال گروه‌هایی هم که به شما برای درست‌تر خوردن، بیشتر ورزش کردن، زود خوابیدن، وزندگی پرانرژی داشتن کمک می‌کنند واقعاً مفید هستند. دقیقاً مثل همین مقاله، شما می‌توانید از تجربه‌ی شکست‌های دیگران بهره ببرید. گوش کنید و یاد بگیرید که دیگران در این مسیر چه چیزهایی را آموخته‌اند. توصیه‌های خوب را یاد بگیرید. کسانی را خواهید دید که مثل شما هستند و به کمک شما نیاز دارند. تأمل نکنید. نه من یک پزشک هستم و نه شما برای دلگرم کردن کسی، نیاز به مدرک مشاوره دارید! فقط گوش کنید و وقتی دیگران خرابکاری می‌کنند در کنارشان باشید. این هم به شما و هم به آن‌ها قدرت می‌دهد. اگر آن‌ها هزار بار خرابکاری کنند، هزار بار به آن‌ها کمک کنید! این باعث تحکیم تعهد شما و آن‌ها، نسبت به «اراده» می‌شود.

به دیگران کمک کنید. وقتی درگیر مشکلات دیگران می‌شوید، مشکلات زندگی خودتان کوچک‌تر جلوه می‌کنند. من تا حدّ ممکن سهل‌انگار و خودخواه بار آمدم. از همه متنفر بودم و همه هم از من متنفر بودند. اگر چیزی می‌خواستم، آن را می‌دزدیدم؛ اما اکنون زندگی‌ام را به‌طور داوطلبانه در مدارس، پرورشگاه‌ها، زندان‌ها، بازداشتگاه‌ها و با جوانانِ آشفته سپری می‌کنم. اخیراً در زندان به دیدار کسانی رفتم که محکوم‌به مرگ بودند. آن‌ها از دیدن من الهام گرفتند چون کسی آمده بود تا به گرفتاری‌های آن‌ها گوش می‌داد و در تحمل بار آن سختی‌ها با آن‌ها سهیم شده بود. زمانی که آنجا بودم بیشتر قدرشناس شدم و به یادم آمد که از کجا آمده‌ام. این باعث شد که تمرکز بیشتری پیداکرده و دیدگاهم متعادل‌تر شود. این برای یادآوری به شماست: بیشترین خودکنترلی، در خدماتی توأم با ازخودگذشتگیِ بیشتر پیدا می‌شود.

به آدم‌های خوب، «نه» بگویید!

هشدار! در مسیرتان به سمت قدرت اراده و آزادی از اعتیاد، موانع خطرناکی وجود دارند و آن‌ها آدم‌های خوب هستند. این‌ها افرادی‌اند که با بهترین تمایلات قلبی از شما می‌خواهند که کاری انجام دهند؛ درحالی‌که این باعث تضعیف قدرت اراده و دفاعیات شما و از بین رفتن پیشرفتتان خواهد شد. آن‌ها ظریف‌ترین و مؤثرترین عامل در سقوط شما هستند. می‌دانید چرا؟ چون «نه» گفتن به یک فروشنده‌ی مواد که در کنار خی‌ایان ایستاده تا به شما مواد بفروشد آسان است اما «نه» گفتن به مادر، شوهر، فرزند، دوست‌دختر و همکارتان خیلی سخت است. آن‌ها از شما نمی‌خواهند که مرتکب جرم شوید، اما می‌خواهند کارهای «خوبی» انجام دهید که قدرت اراده‌ی تان را از بین می‌برند مثل‌اینکه:

∙ تا دیروقت پای تلفن با آن‌ها حرف بزنید تا به آن‌ها نشان دهید که دوستشان دارید.

∙ آن کیک، کلوچه، یا پای را بخورید تا برای چیزی جشن بگیرید حواستان باشد که قبل از وسوسه شدن، مقدار زیادی کربوهیدرات خورده باشید. کسی شمارا با یک اسموتی حجیم انبه، یا لوبیا و برنج وسوسه نمی‌کند.

∙بیدار نگه‌داشتن شما تا دیروقت برای قدم زدن با یکدیگر یا بازی، غذا خوردن در رستورانی که کربوهیدرات‌های سالم و غذاهای گیاهی سرو نمی‌کند.

به یاد داشته باشید که قدرت اراده‌ی شما اهمیتی نمی‌دهد که آن پنیر پیتزا از یک هم‌سلولی در زندان آمده است یا از همکلاسی‌تان؛ بلکه با قوانین فیزیکی تنظیم‌شده و نقض این قوانین، هرگز نمی‌تواند بدون عواقب مربوط به خود باشد. آدم‌های خوب، صداقت دارند اما صادقانه اشتباه می‌کنند. اگر خواهان خودکنترلی هستید، نباید باکسی مصالحه و سازش داشته باشید.

خبر خوب اینکه، هرقدر که در سلامت بودن منضبط‌تر باشید، جذاب‌تر می‌شوید و وقتی‌که دیگران این جذابیت را ببینند، آن‌ها هم می‌خواهند از شما یاد گرفته و پیروی کنند. به این فکر کنید که اگر واقعاً آدم‌های دوروبرتان را دوست دارید باید الگوی بهتری برای آن‌ها باشید. شما باید از خوردن هله‌هوله و بیدار ماندن تا دیروقت امتناع کنید. احتمال دارد که آن‌ها از این کار خوششان نیاید و شمارا درک نکنند، اما درنهایت، نتایج همه‌چیز را به آن‌ها خواهند گفت. کسانی که از شما می‌خواهند تا دیروقت بیدار بمانید و پیتزای چرب بخورید و فیلم‌هایی را ببینید که ذهن شمارا از بین می‌برد، بعدها شمارا به خاطر تناسب‌اندام فیزیکی و آمادگی جسمانی‌تان تحسین خواهند کرد. هرگاه دیگران به شما چیزهایی را پیشنهاد می‌کنند که شما می‌دانید نباید داخل بدنتان بشوند، با یک لبخند آن را رد کنید.

همیشه لبخند را به یاد داشته باشید چون با این کار باعث می‌شوید دیگران احساس برنده بودن کنند. ما می‌خواهیم تا جایی که می‌توانیم به دیگران احساس خوب منتقل کنیم. ما می‌خواهیم آن‌ها هم به‌اندازه‌ی ما، احساس خوب داشته باشند. نمونه باشید اما نمونه‌ای جذاب. نشان دهید که سبک زندگی شما مقاوم و پایدار است. شاید هم بتوانید درباره‌ی منفعت‌های سالم خوردن که در حال تجربه‌ی آن هستید با دیگران صحبت کنید.

ثبت کنید

هیچ‌چیزی وجود ندارد مگر زمانی که شما آن را بنویسید. برای کنار گذاشتنِ خود ارضائی، شما باید صد درصد مسئولیت زندگی خودتان را بپذیرید. اعتماد کردن به حافظه یا غرایز خودتان را کنار بگذارید و سعی کنید خودتان دانشمندِ خودتان باشید. به احساساتتان اجازه ندهید که در حقایق دنیای واقعی دخالت کنند. اگر داده‌های عینی نداشته باشید چگونه می‌توانید دلیل و الگوهای اعتیاد خود را درک کنید؟

هر چیزی که «برآورد» شود، بهتر می‌شود. پیتر دراکر

سال‌ها تلاش و تکاپو می‌کردم تا از خود ارضائی نجات پیدا کنم. تنها زمانی که فهمیدم باید خودکنترلی را به هر قیمتی که شده به دست آورم توانستم در شناخت خودم گام‌های مهمی بردارم. شروع به خاطره‌نویسی و ثبت وقایع کردم. باگذشت زمان، متوجه شدم که سه مجموعه اطلاعات وجود دارد که بی‌نهایت ارزشمند هستند.

کدام‌یک از همه باارزش‌تر است؟

ثبت غذاها. هر چیزی که در روز می‌خورید و می‌نوشید را ثبت کنید. بنویسید که چه ساعتی خوردید و مقدار کالری و میزان کربوهیدرات، چربی و پروتئین را ثبت کنید. هدف شما باید بیشترین کربوهیدرات، کمترین چربی با نسبتی حدوداً 80 به 10

رژیم غذایی‌تان مناسب است اما اگر 30 درصد از کالری‌تان را از چربی‌ها به دست آورید، شما در حال تضعیف خودکنترلی خودتان هستید درحالی‌که متوجه آن نیستید.

ثبت خواب. نمودارهایی درست کنید که نشان دهد هرروز چه ساعتی بیدار و چه ساعتی می‌خوابید. این را نزدیک محل خواب خود نگه‌دارید که ثبت آن راحت باشد. به یاد دارم وقتی شروع کردم که شب‌ها زودتر از 7:30 -8:30 بخوابم، احساس فوق‌العاده‌ای داشته و روز بعدش خودکنترلی خیلی درصدهای مربوط به کالری‌های به‌دست‌آمده از کربوهیدرات، چربی و پروتئین در طول روز خوبی داشتم و روزهایی که دیرتر از 9 می‌خوابیدم می‌توانستم شکست در خودکنترلی را به‌طورقطع و قابل‌اطمینانی پیش‌بینی کنم.

ثبت تشریحی خود ارضائی.

این مهم‌ترین ثبتی بود که من انجام دادم. غیر از ثبت غذا و خواب، این بررسی، بینش خیلی خوبی به من داد. هر بار که پورن تماشا کردید یا خود ارضائی کردید (هر عادت دیگری که دارید) آن را با جزئیات واقعه ثبت کنید.

کجا بودید؟ در ساعاتی که منتهی به آن واقعه شد چه اتفاقی رخ داد؟ داشتید چه چیزی تماشا می‌کردید یا انجام می‌دادید یا می‌خوردید یا گوش می‌دادید؟ چه ساعتی از روز بود؟

من باگذشت زمان، متوجه متغیرهای یکسانی شدم که بارها و بارها به وجود می‌آمدند. خب آن‌یک فرآیند بسیار ساده بود که باعث می‌شد از عوامل به وجود آمدنِ آن‌ها آگاه شده و برنامه‌ای را برای فرار از آن‌ها طراحی کنم. بجای تلاش برای استفاده از تمام قدرت اراده‌ی خودم در لحظه‌ی وسوسه شدن، شروع به کنترل تمام انرژی‌ام برای به وجود آوردنِ محیط‌ها و شرایطی کردم که از آن عوامل جلوگیری کند. به‌عنوان‌مثال، اگر می‌دانستم که یک جلسه یا ملاقاتی احتمال دارد تا بعد از ساعت 7:30 عصر طول بکشد؛ از قبل با افراد مربوط به آن جلسه تماس گرفته و می‌گفتم که آخرین ساعتی که من می‌توانم حضورداشته باشم، ساعت 7:00 عصر خواهد بود. من می‌دانم که اگر شب تا دیروقت بیدار بمانم، فردای آن روز خودکنترلی نخواهم داشت.

همه‌ی این حرف‌ها برای این است که شما آینده‌ی خودتان را بسازید و تبدیل به آدم بهتری شوید! خب از همین امروز شروع می‌شود.

یک توصیه: شما احتمالاً نمی‌خواهید دیگران این موارد ثبت‌شده را بخوانند، پس آن‌ها را جداگانه نگهداری کرده و از رمز عبور برای آن مدارک استفاده کنید تا بدون هیچ ملاحظه‌ای آزادانه آن‌ها را ثبت کنید.

تصور کنید که گروهی از دانشمندان برای مدتی هرروز شمارا دنبال می‌کردند و هر ثانیه از زندگی‌تان را محاسبه و یادداشت می‌کردند. سپس تمام داده‌ها را جمع‌آوری کرده و به شما نشان می‌دادند که در کجاها می‌توانید تغییراتی را در جهت کسب منافعی ارزشمند ایجاد کنید. تصورش را بکنید که این کار چقدر ارزشمند می‌بود! این دقیقاً کاری است که این ثبت کردن‌ها می‌تواند انجام دهد.

شستشوی مغزی خودتان

شما احتمالاً در تمام دوران کودکی‌تان به مدرسه‌رفته‌اید و سال‌های نوجوانی را در مدارسی با نظام‌های احمقانه‌ی دولتی گذرانیده و احتمالاً وقت زیادی را برای تماشای کارتون‌ها، تلویزیون و فیلم‌هایی که به طرزی عالمانه برای احمق کردن شما ساخته‌شده‌اند سپری کرده‌اید. همه‌ی بزرگ‌ترها در زندگی‌تان به شما آموخته‌اند که از لاشه‌ی حیوانات و شیر تغذیه کنید؛ چون برای شما «مفید» هستند درحالی‌که الآن خودشان دارای سرطان، بیماری قلبی، این بیماری و آن بیماری بوده و درعین‌حال چاق و دائماً بیمار هستند.

شما احتمالاً هرسال تولد خود را با پرخوری در شکرهای تصفیه‌شده، روغن‌های صنعتی، محصولات کثیف گاوی، زائدات پستانی، انواع پودرها و افزودنی‌های غذایی، گلوتومات مونو سدیم و روغن نباتی بروم دار جشن گرفته‌اید. بعدازاینکه مریض شده‌اید، نزد پزشک رفته‌اید که قرص‌هایی به شما داده تا شمارا «بهبود» دهد درحالی‌که شما بازهم بیمار شده‌اید. به شما «اسباب‌بازی» های پلاستیکی داده‌شده که با آن‌ها «بازی» کنید و زمانی که گفته‌اید «بله خانم یا آقای معلم! اجداد من به جلبک‌های دریای می‌رسد که از دریا بیرون آمده و به رختکن رفته‌اند؛ و این هدف زندگی است»، معلمان برچسب‌های ستارهای کوچکی به شما داده‌اند. شما هیچ‌وقت با دیدن مُردگان و فکر کردن درباره‌ی مرگ بزرگ نشده‌اید چراکه این‌ها مناسب یا «طبیعی» نیستند. به شما گفته‌شده است که هرکسی می‌تواند درباره‌ی هدف زندگی‌اش تصمیم بگیرد و ما نباید قضاوت کنیم. وقتی پسر دیگری در کلاس گفته است که او می‌خواهد طراح پورن یا دزد بانک باشد، معلمتان به او گفته است که نمی‌تواند، چون این کار باعث برهم زدنِ آرامش وزندگی توأم با خودخواهی خانم معلم خواهد شد. وقتی شما می‌پرسیدید که «اما این هدف زندگی اوست و ما نباید دخالت کنیم» معلمتان آن برچسب ستاره را از شما می‌گرفت چون شما به این نکته اشاره می‌کردید که داشتنِ هدفی ذهنی برای زندگی، بدون منشأ عینی اخلاقی یک نقص است. اغلب به شما یاد داده‌شده است که ما باید یک هدف عینی برای زندگی داشته باشیم، اما این احساس را به شما داده‌اند که اگر آن‌طور فکر کنید «عجیب» هستید. تلویزیون گویی یک خدا است و هرروز «اخبار» خودش را برای شما و خانواده‌تان منتشر می‌کند، پس در جریان باشید و هیچ جا نروید. شما شرطی شده‌اید که بپذیرید سرخ کردن یک مرغ مشکلی ندارد. مشکلی ندارد اگر سگتان را بیرون کنید اما سربریدن حیوانات هرکسی حقی دارد غیر از حیوانات، کودکان به دنیا نیامده، و درست کردن غذا از آن‌ها مشکلی ندارد و غیره. خود ارضائی کاملاً بدون مشکل و سلامت است مگر اینکه در آن «افراط» شود. چه کلاه‌برداری‌ها، داستان‌ها و مزخرفاتی!

«مردی که» هدف «ندارد، همچون کشتی است که«سکان»ندارد ـ یک آدم بی‌خانمان؛ کسی که لایق واژه‌ی« مرد » نیست.

در زندگی هدف داشته باشید. باهدف داشتن، ذهن و بدن خودتان را که خداوند به شما اعطا کرده است را قدرتمند کنید. توماس کارلایل

یاد بگیرید که چطور خودتان را کنترل کنید. کنترل ذهن و بدن خود را در دست بگیرید. این ذهن شما و بدن شماست و شما باید آن را کنترل کنید وگرنه دیگران کنترل آن را در دست خواهند گرفت. این مسئولیت را بپذیرید که این آلودگی در «ذهن» شماست و نیاز به این وجود دارد که آن را از بین ببرید. شروع کنید به فکر کردن. شروع کنید به ارزیابی مجدد باورهایتان و دلیل‌های خودتان برای آن باورها. با انجام کارها و گوش کردن به چیزهایی که شمارا به نتایج دلخواهتان می‌رساند، ذهن خود را شستشو دهید. بخوانید. بپرسید. استقلال فکری داشته باشید. این‌قدر در فیس‌بوک و فضای مجازی وقت نگذارید بلکه آن زمان را برای پیشرفت و بهبود خود صرف کنید. تفکرات و نورون‌های مغز شما، مثل مسیرهایی حک‌شده روی چمن سبز هستند که در اثر راه رفتن به وجود آمده‌اند. اگر دیگر روی مسیرهای قدیمی راه نروید، در آن مسیرها مجدداً چمن‌های تازه می‌روید و قدیمی‌ها از بین می‌روند و وقتی‌که بر مسیرهای تازه گام برمی‌دارید، راه‌های جدیدی خلق می‌کنید و از آن به بعد آن مسیرها، راه‌های روی چمن خواهند شد. فقط و فقط و فقط مسیح بوده است که مفهوم برگشت از میان مردگان را درک کرده است؛ و هیچ‌کس و هیچ‌چیز و هیچ ایدئولوژی در این سیاره نمی‌تواند با آن مفهوم برابری داشته باشد. او بی‌نظیر است. اگر می‌خواهید آن مفاهیم را درک کنید، به او گوش کرده و انجیل را حفظ کنید. او ذهن شمارا قدرتمند خواهد کرد.