کتاب انقلاب داروینی
ترجمه معصومه شاهگردی، نشر علم، چاپ دوم 1400
انقلاب داروینی کتابی نوشته مایکل روس، پروفسور بازنشستۀ دانشگاه ایالتی فلوریدا در فلسفۀ علم، فلسفۀ زیستشناسی، و جانورشناسی است.
روس نویسندۀ کتابهای زیادی است، از جمله: آیا یک داروینی میتواند مسیحی باشد؟، نزاع تکامل و آفرینش، داروین را جدی بگیرید، زیستجامعهشناسی- توهّم یا واقعیت؟، فلسفۀ تکامل انسان، آیا تبعیض جنسیتی ریشه در علم دارد؟. او همچنین مؤسس و سردبیر مجلۀ زیستشناسی و فلسفه، و سردبیر مجموعۀ اخیر ۱۸ جلدی دانشگاه کمبریج در فلسفۀ زیستشناسی است که این کتاب یکی از آنهاست. او به دلیل نوشتن آثاری که به ارتباط میان علم و دین پرداخته است شهرت زیادی دارد.
او در کتاب انقلاب داروینی به موضوع تکامل بشر از منظر داروین و مکتب داروینیسم پرداخته است. چیستی انقلاب داروینی و آیا این که واقعا انقلابی درکار بوده است یا خیر، اگر بوده چه نوع انقلابی بوده و در نهایت نظر خود مایکل روس درباره داروین و انقلاب داروینی بخشهای این کتاب را تشکیل میدهند. او در این کتاب رابطه داروینیسم با فلسفه را نیز بررسی کرده و ردیههای متفکران تحلیلی بر داروینیسم را نیز مطرح کرده است.
بخشی از کتاب انقلاب داروینی:
چیزی که میخواهیم بدانیم فقط این نیست که «منشاء» چگونه پذیرفته شد، بلکه این که پذیرش آن به چه چیزی منتهی شد. میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً انقلابی بهنام انقلاب داروینی وجود داشته است یا خیر؟ که البته ما در اینجا بیشتر روی بخش فلسفی «انقلاب» تمرکز میکنیم و پرسشهای بعدی (تاریخیتر) دربارهٔ بخش «داروینی» را برای بعد میگذاریم. پس ابتدا میپرسیم «انقلاب» چیست؟ به سراغ دیکشنریهای آکسفورد میرویم که در تعریف انقلاب، اینطور نوشته شده است: «سقوط شدید یک دولت یا نظم اجتماعی بهنفع یک سیستم جدید.» بعد از این تعریف، تعریف زیربنایی دقیقتری نوشته شده است که به بحث ما مربوط میشود: «تغییری چشمگیر و پردامنه در شرایط، نگرشها، یا عملکردها» و سپس مثالهای زیادی از این نوع از انقلاب به ما ارائه میشود که بسیار کمککننده است از جمله: «انقلاب جنسی، جوانان را در سقوطِ خطرناکی انداخته است». «بریتانیا بعد از نابودی کامل صنعت نساجی هند، انقلاب صنعتی خودش را راهاندازی کرد». «انقلاب ژنتیک مولکولی، در دههٔ ۱۹۶۰، بسیاری از درخشانترین اذهان جوان را به خود مشغول کرد».
تمام اینها بنظر ساده هستند. یک قرص، عملاً یکشبه، عادتهای جنسی را تغییر داد. جوانان با ممانعت محض خودشان از ازدواج، غرق در فعالیت جنسی مداوم شدند. من میتوانم بعنوان کسی که زیر نظر نظام اول رشد کرده بود اما درپی لذت بردن از دومی بود، شهادت بدهم که این سودای بزرگی محسوب میشد. بعلاوه، به اندازهٔ کافی توضیح داده شد که هرکسی ممکن است با ادعایی که بیان میشود مخالفت کند. نتیجهٔ واقعی انقلاب جنسی، آزاد کردن جوانان بود و بلوغِ بیشتری را برای بعهده گرفتنِ مسئولیت اعمال فرد درپی داشت. بعد از انقلاب در زمینهٔ رابطهٔ جنسی، انقلاب در زمینهٔ استفاده از ماشینآلات بود: به لطف سازندگان امپراطوری، یا شاید هم خرابکنندگان آن، فضایی برای اهالی منچستر فراهم شد تا یک شهر بزرگ و دودآلود، پر از کارخانهها و کارگران آنها، با تاجرانی ثروتمند و قدرتمند بسازند.